آرشیدا خانومآرشیدا خانوم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

آرشیدا قند عسل مامان

وبلاگمو دوست دارم چون....

سلام دوستان عزيز تر از جانم اول از همه از مامان تاراي عزيزم بخاطر دعوت من به اين مسابقه تشكر ميكنم بوسسسسسسسسس واسه تو گلم و بعد... وبلاگمو دوست دارم چون خاطرات عشقم رو توش مينويسم چون تكه هايي از قلبم در اينجاست چون برام يادآور تك تك لحظه هايي هست كه بين من و عزيزترين موجود زندگيم گذشته ، چون هر لحظه كه اراده كنم ميتونم بخونمش و بياد بيارم لحظه هاي شيريني رو كه بادختر كوچولوم گذروندم وبلاگمو دوست دارم چون اينجا هر چي رو كه دوست دارم و شايد نتونم براحتي بهش بگم رو براش مينويسم دوستش دارم چون ميتونم بعضي مواقع راه رو از چاه بهت نشون بدم دوستش دارم چون قراره تو وقتي بزرگ شدي بياي و بخونيش و بدوني كه تك تك كلماتي كه اينجا نوشته شده بوي ع...
28 بهمن 1391

عشقم 27 ماهگيت مبارك

سلام فسقل خودم خوبي نفس اول از همه 27 ماهگيت مبارك نازنينم الهي كه هميشه شاد باشي و خندان و سرحال ، از خدا برات بهترينها رو ميخوام آرزو ميكنم كه لبت هميشه به خنده باز بشه ، موفق باشي تو همه مراحل زندگيت و هميشه و همه جا مايه افتخار همه، آرزو ميكنم كه خدا به من توان بده بتونم تو رو به بهترين شكل ممكن تربيتت كنم و خوشبختي و سعادتت رو ببينم. ضد حال يعني اينكه مطلبي رو روز قبل شروع كني بعد بري جلسه تا آخر تايم بعد با عجله ثبت موقتش كني صبح بياي ببيني تو مديريت مطالب قبلي نيستتتتتتتتتتتتتتتتت!!!!!!!! عرض كنم خدمتت كه روز چهارشنبه بعد از اداره رفتيم حمامي و كلي آب بازي كردي و منم گذاشتم با خيال راحت سير دلت آب بازي كني و بعد هم لالا فرمودين ، ...
25 بهمن 1391

تنها بهانه زندگي من

سلام به عشق كوچولوي خودم بهت گفتم كه همه زندگي مني؟!! عشق من هر چي اينها رو برات تكرار كنم سير نميشم فسقلي ماماني عاشقته جوجه ، مامان تنبل خانت اين پست رو دو سه روز پيش شروع كرد و حالا به حول و قوه الهي ميخواد تكميلش كنه ميگم واسه مامي يه اسپندي چيزي دود كن حيفه هان !!!! جونم واست بگه نازگلم كه سه شنبه قبل تولد حضرت محمد(ص ) بود و چهارشنبه بين التعطيلين رو مرخصي گرفتم و در بست در خدمت شما بوديم سه شنبه كه حماميت كردم يه عالمه آب بازي و البته يه بارون توپ قلقلي هم اومد و حالشو برديم البته ناگفته نماند كه قرار بود اون روز با خاله اسينه( به قول تو ) و جوجه ها بزنيم بيرون و از اونجايي كه ما سالي يه دفعه برنامه ريزي ميكنيم خوشم مياد بارون هم با م...
18 بهمن 1391

عكسسسسسس

  اين پست رو تقديم مي كنم به نرگس جون و مامان آيلاي عزيزم و صد البته دوستان گل ني ني وبلاگي   آرشيدا در رنگين كمان         دختري بعد يه حمام آبگرم و آب بازي طولانييييي!!   نميدونم دخترمو بفرستم ژيمناستيك يا تو تيم فوتبال ثبت نامش كنم اينجور كه توپو گرفته!!! ...
9 بهمن 1391

عشقميييي عشق!!!

سلام به عشق و اول آخرم خوبي فسقل نازگلكم قربونت برمن كه گاهي بلبل زبونيهات باعث ميشه كنترل خودم رو از دست بدم و بجز سفت بغل كردنت گازت هم بگيرم چنان شيرين و قشنگ براي من حرف ميزني و گاهي واسم تعريف ميكني كه چه اتفاقي افتاد و معمولا توي داستانهات همه هستند بابايي جون جون ، پويا تارا و باربد، عمو ،خاخه و البته گاهي همشون با هم رفتن حياط!!! چهارشنبه اي كه گذشت وارد حياط جون جون كه شدم صداي جيغ و داد يه بچه ميومد من تا برم داخل همش فكر ميكردم آخه اين صداي كدوم بچه است كه تا اينجا مياد و... وارد كه شدم يهو فهميدم كجاي كاري صداي فسقل خودته مردم ،چي شده ،بابا هم پيشت بود بغلت كردم و معلوم شد خانوم خواب تشريف داشتن به مدد ماشين و رسوندن خاله به راه ...
8 بهمن 1391

تو گلي عزيزم

سلام به شكر پاره خودم چه حال چه احوال ؟ خوب و خوشي انشاالله ؟ جونم برات بگه كه چهارشنبه گذشته بعد از اينكه اون ساعتهاي طولاني كاري در اون هفته تموم شد و خلاص شديم آدم يه جورايي دلش ميخواد همچين راحت لم بده و فقط استراحت كنه و به پنج شنبه فكر كنه كه آخ جون نمي خواد صبح علي الطلوع پاشي بري تا چهار بموني پنج ناهار بخوري و بعد هم بدويي برسي به كارهات عصري خوابيديم بالتفاق و طرفاي هشت كه بيدار شدي ب خاله انيس تماس گرفتم و ربا جو.جههامون جميعا رفتيم رنگين كمان و شما هم كه انگار بميرم از زندان آزاد شديد تا توانستيد دويديد و بپر بپر كر ديد و بازي و البته تو هم كه همش هواي خاله رو داشتي و هي بلند صداش ميكردي خاله اسينه !!! بعدش هم كه باتفاق رفتيم يه...
3 بهمن 1391

يهوووووووو عكس

  عسل بانو در اداره به روایت تصویر       واينم دختريه من با اون كاسه آجيل محبوبش تو مهموني   و اينم دختري و ابتكاراش آقا دو روز طول كشيد تا اين عكسها آپلود شد نيست سرعت اينترنت با صوت برابري ميكنه !!!   ...
3 بهمن 1391
1